كلبـــــه تنهـــــــاے يـــــــــــآُس
خــــــــــــــــــــوش اومديد
صفحه اصــلی | عناوین مطالب | تماس بــا من | پروفایــل |
برچسبـهـ ـا :
وقتـے یہ دختـر وارد زندگیت میـشہ؛ اولش بهش میگے: "مـَـטּ دنبال یہ عشق پاک هستم، از دروغ و خیـانت هم متنـفرم، خودم هـمہ جوره هواتـو دارم، تو فـقط با مـَـטּ و مـال مـَـטּ بـاش..." اونـم میگہ: "باشہ عزیـزم. قول میدم هیچـوقت بهت خیانـت نکنـم" چند روز کہ میگذره، یهـو دلت بـراش تنگ میشہ و بهـش زنگ میزنـے ؛ میبینـے در حال مکالـمہ س... وقتی قطـع میکنـہ، ازش میپرسـے: "کـے بود؟" میگہ: "یکے از دوستـام بود،ببخشـید عزیـزم" تو هم از ایــטּ موضوع میـگذرے... چند روز بعـد میبینـے 40دقیقـہ در حال مکـالمہ س. میگے :"عزیـزم با کـے صحبت میکردے ؟" میگـہ: "یکے از دوستام بود." وقتـے میپرسے: "چرا اینقـدر طول کشید؟" میگـہ: "عزیز دلم تـو کہ میدونـے دخترا پـاے تلفـטּ چقدر باهـم حرف میزنـَـטּ!" یہ حسے تہ دلت میگـہ داره دروغ میگہ،اما ایــטּ بار هـم بیخـیال میشے... چند روز بـعد اتفاقے توے خیابـوטּ همراه یہ پـسره دیگہ میبینیـش کہ دست تو دسـت هـم دارن قـدم میزنــטּ... ایــטּ دفعـہ دیگـہ نمیتونے از ایـטּ موضوع بگذرے. دلت میخـواد برے جلو و بهـش بگے: "ایــטּ بود دوست داشتنـت و قولے کہ بهـم داده بودے...؟ ایـטּ بـود؟" اما میبینـے ارزشش رو نـداره... تو خودت مـیشکنے و راهـت رو میگیـرے و میرے ؛ و تو دلـت بہ اوטּ همـہ دوست داشتـَـטּ لعــنت میفرستـے! از اوטּ بـہ بعد فـقط یہ حس تو دلتـہ، "حس انتـقام".... کاش میفهـمیدیــטּ وقتـے یـہ پسر میگہ: "همـہ جوره هواتـو دارم، و یہ لحظــہ تنهات نمیـزارم"؛ یعنی واقـعا دوستـتوטּ داره؛ اما شمـاها هیچوقـت بہ یـہ نفر قانـع نمیشیـد... هیچــــوقت...
برچسبـهـ ـا :
کــــــــوچه رو ديدی به وقت شب چيقد تنــــــــــها ميشه
من حـــــــــتي از همان كــــــــوچـــــــه تنهـــــآ ترم
برچسبـهـ ـا :
لــحظاتی هســــــــــت که :
هیــــچ چیز این زندگی قانع ام نمی کند ؛
فقط و فقط نیاز به اندکـی تـــــــــــــ♥ـــــــو دارم ...
برچسبـهـ ـا :
اينجا دلــــي تنهــاست ، آنجا را نمي دانم اينجا آسمان ابريـــست ، آنجا را نمي دانم اينجا هــوا ســرد است ، آنجا را نمي دانم اينجا شده است پاييــز ، آنجا را نمي دانم اينجا چه بي رنگ است ، آنجا را نمي دانم اينجا دلــي تنــگ است ، آنجا را نمي دانم اينجا فــقــط يـــــــــادت ، آنجا را نمي دانم در ســـــينه فريــــــادت ، آنجا را نمي دانم اينجا فقط انــــــــــــدوه ، آنجا را نمي دانم اينجا دلــــي تنهــاست ، آنجا را نمي دانم
برچسبـهـ ـا :
باز یه شب دیگه
باز یه آغوش خالیه دیگه
باز یه بغض دیگه
باز چشمهای پر از اشک
باز خیال خاطرات گذشته
باز مثل هر شب تنهای تنها
باز من بی تو
برچسبـهـ ـا :
Design: Bia2skin.ir |
صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 10 صفحه بعد